ازبيابان بوي گندم مانده است * عشق روي دست مردم مانده است.
آسمان بازيچه ي طوفان ماست * ابرنعش آه سرگردان ماست.
بازهم يك روز طوفان مي شود * هرچه مي خواهد خدا آن مي شود.
مي روم افتان و خيزان تاغدير * باده ها مي نو شم از جوشن كبير.
آب زمزم دردل صحرا خوش است * باده نوشي ازكف مولاخوش است
فاش مي گويم كه مولايم عليست * آفتاب صبح فردايم عليست.
هركه درعشق علي گم ميشود * مثل گل محبوب مردم مي شود.
تاعلي گفتم زبان آتش گرفت * پيش چشمم آسمان آتش گرفت .
آسمان رقصيد و باراني شديم * موج زد دريا طوفاني شديم.
بغض چندين ساله ي ما باز شد * ياعلي گفتيم و عشق آغاز شد.
ياعلي گفتيم و دريا خنده كرد * عشق ما را باز هم شرمنده كرد.
يا علي گفتيم و گلها وا شدند * عشق آمد و قطره ها دريا شدند.
ياعلي گفتيم وطوفاني شديم * مستان دستي كه ميداني شديم.
ياعلي گفتيم و طوفان جان گرفت * كوفه در تزوير خود پايان گرفت.
كوفه يعني دستهاي ناتني * كوفه يعني مردهاي منحني.
كوفه يعني مردآري مرد نيست * يا اگر هم هست صاحب درد نيست.
عده اي رندان بازاري شدند * عده اي رسوايي جاري شدند.
آن همه دستي كه درشب طي شدند * ابن ملجم هاي پيدرپي شدند.
از سكوت و گريه سر شارم علي * تا هميشه دوستت دارم علي.
******************************************************************************************
نظرات شما عزیزان:
نوشته شده توسط seyed hasan |
لينک ثابت
|15 / 3 / 1390برچسب:علي مدد,|